کلمه عینک احتمالاً ابتدا از کلمه spyglass که اغلب برای تلسکوپ استفاده میشود، ایجاد شده و سپس به «یک جفت عینک» که برای اثرگذاری کامل باید روی چشمها نگه داشته شود، اقتباس شده است.
این فرانسویها بودند که دستگاهی را اختراع کردند که یک جفت لنز شیشهای را نگه میداشت که روی بینی میچسبید تا آنها را در جای خود نگه دارد از این رو اصطلاح “pince-nez” نامیده میشود.
اولین شکل عینک یا عینک احتمالاً توسط دمندههای شیشهای ونیزی در قرن چهاردهم ساخته شد که عدسیهای نوری را از شیشه میساختند و آنها را در فریم عینک طبی پورشه دیزاین لبه شاخ قرار میدادند.
تنها زمانی که لنزها به بازوهایی که روی گوش آویزان بودند وصل شدند، اصطلاح «عینک» به وجود آمد. به نظر می رسد کلمه عینک در جایی در قرن هجدهم رخنه کرده است، احتمالاً از کلمات لاتین spectare برای مشاهده یا specere برای نگاه کردن اقتباس شده است.
در حالی که عینک ممکن است اصطلاحات تاریخی درستی باشد که برای توصیف یک جفت عدسی روی بینی شما استفاده می شود، مردم همیشه از “عینک” در مکالمات روزمره استفاده می کنند حتی متخصصان نور.
اپتومتریست که آزمایش چشم انجام میدهد میگوید: “چه مدت است که عینک خود را زدهاید؟” در حالی که هنگام سازماندهی تاریخ تولید و تحویل ممکن است بگویید: “چه زمانی می خواهید عینک جدید خود را بردارید؟”
اما در حالی که به نظر می رسد کل حرفه اپتیک از استفاده از اصطلاح قدیمی “عینک” متنفر است، آنها در عوض از اصطلاح عامیانه روزمره “مشخصات” استفاده کرده اند، تا جایی که از آن در نام های تجاری و مغازه ها استفاده می کنند.
هرچه اسمشان را بگذارید عینک، عینک یا مشخصات عینک فاصله زیادی با جفت عدسی ابتدایی شیشه ای که برای اولین بار اختراع شد، داشته است.
اکنون آنها در برابر خراش مقاوم هستند، با پوششی غیر بازتابنده پوشانده شده اند تا دیگران بتوانند چشمان پوشنده را ببینند و کسی که از آن استفاده می کند چشمان خود را در آینه می بیند، بسیار سبک وزن و بادوام است.
پیشرفتها در فناوری لنز به این معناست که خطوط دو کانونی خارج میشوند و چند کانونی پیشرونده وارد میشود، به طوری که کاربر میتواند بهطور نامحسوسی از خواندن نزدیک به فعالیتهای صفحهنمایش رایانه و به سمت دید از راه دور حرکت کند.